آیا مسلمانان فقط دنبال خشونت و به دور از پیشرفتند؟

حجت حاجی کاظم

تصویری را دیدم که یکی از دوستان در پایگاه قرار داده بود. نقدی بر آن نوشتم که آن را در ذیل ذکر می کنم. لینک نظرات دوستان هم برای مشاهده همه نظرات موجود است.

همیشه باید در تحلیل کاریکاتورها،‌ تصاویر،‌فیلم ها و … این سوال را مطرح کنیم:

«آیا تمام موضوع را می توان در این اثر خلاصه کرد؟»

با طرح این سوال، در تحلیل این تصویر می گویم:
نه. در این تصویر نمی توان.

پس از این نگاه، این تصویر ناجوانمردانه است؛ چرا که تمام اسلام را در تقابل غرب،‌ یک اعتراض عقب مانده از پیشرفت مادی درباره پیشرفت تکنیکی می داند. در حالی که اگر معدل از شیعه و سنی بگیرید،‌ قطعا مجموع مسلمانان فاقد پیشرفت تکنیکی نبوده اند.

البته چنین انتقادی از سویی وارد است که خیلی وقت ها مسلمانانی، به جای سنجیده کار کردن،‌ فقط داد می زنند (این اشکال در بسیاری اعتراضات غربی ها هم هست هرچند تا حدودی ارزش زدایی از آنان، اعتراضات ارزشی را بسیار کاهش داده.) و این یعنی فرار از مسئولیت اما چند نکته:

۱- مسلمانان را عقب نگه داشتند. با توطئه های فرهنگی و اقتصادی. این را فراموش نکنیم.

۲- بسیاری از کسانی که نامشان مسلمان است،‌ در حقیقت مسلمان نیستند. یک نکته مهم: اهل سنت، از نظر فقهی در حکم مسلمانند اما در حقیقت با رد ولایت اهل بیت علیهم السلام،‌ از حقیقت مسلمانی خارج شده اند.

۳- اسلام (در برابر توقع و نگاه غرب از ما برای آمفوتر شدن و بستن دهان نسبت به دین خواهی)، اعتراض به ناحقی را ضروری می داند. هرچند همین اسلام، استقلال اقتصادی پیدا کردن از غیر مسلمانان را هم در کنار آن واجـــب می داند.

ما متاسفانه خیلی اوقات در تحلیل هایمان اسیر ادبیات لیبرالیسم می شویم هرچند بخشی از حرف های آنان درست است. مثلا اینکه آزادی بیان علمی موجب رشد علمی می شود، درست است اما آزادی توهین به ادیان خیر. مشکل این است که جامعه تحلیل جامع و گاردی نسبت به آن ندارد.

لذا شعار دادن علیه آنان،‌ (هرچند قبلا گفته ام با ادیباتش مخالفم اما خط کشی رسمی آن را قبول دارم) لازم است.

۴- از نظر سیاست خارجی اسلام نیز،‌ با ایستادن در برابر هر دولت ظالمی موافقم اما به هر حال باید حد وسط در روابط با دیگر کشورها در نظر گرفت که هم موجودیت کشور از بین نرود و هم آرمان هایمان فدا نشود. چه در مقابل روسیه و سوریه و چین و چه آمریکا و انگلیس.

۵- یک نکته که معمولا توجه نمی شود را فقط اضافه کنم: اعتقاد دولت آن کشور هم علاوه بر عدالت ظاهری آنان،‌ موضوعیت و نقش دارد. میزان آن،‌ در مجالی دیگر قابل بحث است.

۶- این تصویر، دشمنی های فیزیکی و فکری غرب و صهیونیسم علیه اسلام و مسلمانان را کاملا نادیده گرفته است. حق این نیست که این تصاویر را نمایش حقیقی غرب بدانیم.