حجت حاجی کاظم
اشاره: برخی متغیرهای زندگی ما بر اساس نیتهای معنویمان در شب قدر مقدر میگردد. تصمیم ما در این روزها، مسیر مقدراتمان را تعیین میکند. برای جمعبندی اخلاقی و علمی پایان سال معنوی شما (و البته خودمان) پیشنهاداتی داریم.
منشورمان، اهداف عالی زندگیمان
چه قدر برنامههای خود را مطابق هدف «نهایی» و اهداف «میانی» زندگی خویش تنظیم و اجرا کردهایم؟ البته قبل از هر چیز باید هدف زندگی خود را مرور کنیم و ببینیم چه هدفی ارزش آن را دارد که برای زندگی دنیا و میلیاردها سال زندگی بعد از مرگ، آن هدفها را دنبال کنیم.
برای مثال اگر مثل خداوند عیب پوش شدن را هدفی ارزشمند برای روح و جان خود بدانیم، آیا نسبت به پرهیز از غیبت برای «ستار العیوب» شدن همت داشته ایم؟ اگر همسفری برای مسیر الهی خویش نیاز داریم، آیا قدمی هرچند کوچک برای مقدمهسازی ازدواج خود برداشتهایم؟ …
اهمیت اولویتها
نوجوان که بودیم، کارهای مهم ما کمتر بود (آخرش درس خواندن و چند تا نان گرفتن و سر زدن به مادربزرگ) اما الان آن قدر کار مهم داریم که بیشتر اوقات اگر خودمان را به کشتن هم دهیم، امکان اینکه بدون اولویتبندی به همه آنها برسیم وجود ندارد. شاید بیشتر کارهایی که در سال گذشته انجام دادهاید، در راستای اهدافتان باشد اما فهرستی تهیه کرده، کارهای زمانبر تر خود را بنویسید و از خود بپرسید که آیا زمان توزیع شده برای هر کار، ارزش آن کار را در نظام اولویتبندی شما داشته است یا خیر؟
مرور زیباییهای اخلاقی
از جمله اهداف زندگی آن است که فضیلتهای اخلاقی خود را رشد دهیم. اینها نیاز به پایش دارد. ارزیابی پایان سال میتواند به برنامهریزی مناسبتر در سال آینده کمک نماید. بیاییم چند ویژگی مهم اخلاقی را مرور نماییم:
شکرگزاری ما
دیده اید بعضی آدمها همیشه از همه چیز و همه کس شکایت دارند؟ آدمهایی که حتی خوبیها و لطفها را نمیبینند و به قول معروف اگر انگشتت را عسل کنی و در دهانشان گذاری، بازهم راضی نمیشوند. از یکی از معضلات فراگیر بشری سخن میگوییم زیرا انسانها در معرض کفران هستند. (انسان کفران کننده آشکاری است (سوره مبارکه زخرف، آیه ۱۵)) گاه فراموش کردهایم که شکرگزار بودن نسبت به دیگران به خودی خود زیباست. آدمهایی که نسبت به کوچکترین لطف دیگران از صمیم قلب سپاس میگویند، بزرگ هستند. یکی از عالیترین جلوههای شکرگزار شدن، نماز است. نمازگزارها شکرگزارترند.
تسلط بر واژهها
گاهی راحت و بدون اندیشه واژهها را بر زبان میآوریم. رازی را فاش میکنیم؛ بدون اندیشه قضاوتی میکنیم؛ کسی را دست میاندازیم و پیمانی بدون اطمینان میبندیم. چه قدر در این سال معنوی مراقب زبان خود بودهایم؟ برای توبه و تکرار نکردن، مرور کنیم و به یاد آوریم. چه قدر خود را در قبال واژههایمان مسئول دانستهایم؟ انسان با مسئول دانستن خودش بزرگ می شود. (از گوش و چشم و دل سؤال خواهد شد. (مبارکه اسراء، آیه ۳۶))
صاف کردن دل
هرچه قدر هم کسی به ما ستم یا فخر فروشی کرده باشد؛ هرچه قدر که او را به رخ من و شما کشیده باشند؛ هرچه قدر هم جای مرا در دل دیگران گرفته باشد؛ هرچه قدر هم با حضور او مرا تحویل نگرفته باشند؛ قرار نیست در دلم نسبت به او حسادت و حقد و بددلی داشته باشم. آیا با این بددلی جز به خودم آسیب زدهام؟ ببینم در این سال که گذشت، دلم را با چه کسانی صاف نکردهام. غیر از آنکه در فرصت باقیمانده دل را باید صاف کنم، ببینم چه برنامهای میتوانم برای صاف نگه داشتن دل با دیگران طراحی نمایم؟ آن مرد میگفت که وقتی در خیابان قدم میزنم، گاه تمرین میکنم که برای هرکس حس میکنم از کنارم عبور کرد، دعایی زیبا از دلم برخیزد تا قلبم با بندگان خدا صاف شود. (روشن است که این موضوع با برائت نسبت به دشمنان حق و حقیقت منافاتی ندارد چرا که مشکل ما با آنان، فقط زیر پا گذاشتن حق است.)
لیست کردن دوستان و نزدیکانتان
یکی از کارهای زیبایی که میتوانیم انجام دهیم، این است که نام تکتک آدمهایی را که تا به حال با آنها ارتباط بیشتری داشتهایم، بنویسیم و ببینیم نسبت به یکان یکان آنها چه اشتباهات و قصورهایی کردهایم؟ چه نیازی از آنان را میتوانستیم رفع کنیم؟ دست کدامشان را میتوانستیم بگیریم؟ بالاخره اگر کم کاری کردهایم یا حقی بر گردن داریم، تصمیم بگیریم در اولین فرصت جبران نماییم و حق آنان را ادا کنیم. قبل از اینکه روزی رسد که دستمان برای این اقدامات خالی خواهد بود.
برای سالم سازی جنسی
ما و جامعه ما نیازمند سلامت جنسی است. برای تأمین این سلامتی، نسخههای مختلفی برای شرایط مختلف وجود دارد. گاه فروبستن دیدهها، گاه حجاب، گاه پرهیز از واژههای ناشایست، گاه ازدواج و گاه محبت و عشق سرشار به همسر. اما هر چه هست، ما نیامند سلامت جنسی هستیم. برای تأمین آن میان خود، خانواده و جامعه خویش نیازمند برنامه هستیم. چه قدر برای آن برنامهریزی کوتاه مدت و بلند مدت داشتهایم؟
اسراف از زاویهای متفاوت
اسراف را کمتر جدی گرفتهایم. یکی از اشتباهات رایج جامعه ما درباره اسراف این است که تصور میکنند اسراف برای اینکه نعمتها کم نیاید حرام شده است. همین تصور باعث شده کسی که تمکن مالی بیشتری دارد و حس میکند برای او نعمتها کم نمیآید یا حس میکند پولش را میدهد، به خود اجازه راحت دور ریختن دهد. ما گاهی با این بهانه که یک دانه برنج ناقابل که به جایی نمیرسد، آن را با ژست عقلانیت دور میریزیم. اما نکته اینجاست که اسراف ما، خداوند را در رساندن نعمت به عجز نمیآورد. خداوند بزرگتر از این تصورات نارواست. هرچند بنا بر حکمتهای تربیتی خداوند، اسراف موجب کاهش برکت میشود. مسئله اساسی آن است که با رهاکردن اسراف، قرار است ما آدمها بیتفاوتی خود را نسبت به آن دانه برنج کنار بگذاریم و حتی نسبت به همان یک دانه قدردان شویم. بررسی کنیم چه قدر در این سال مراقب اسراف نکردن بودهایم. (اسراف کنندگان، برادران شیطان هستند و شیطان به خدای خود ناسپاس بود. (مبارکه اسراء، آیه ۲۷))
یادداشتی برای حقوق خداوند
بررسی نسبت به واجبات ترک شده و حقوق واجبی که خداوند بر ما داشته است، اهمیت ویژهای دارد. خودمانیم؛ همان طور که یک سال دیگر از عمر ما گذشت، دیگر لحظات نیز خواهد گذشت. خوب است نمازها و روزهها و حقوق مالی و … که جا مانده است را حساب و کتاب کنیم و جایی بنویسیم تا در اولین فرصت جبران نماییم.
ارتباطی مستقیم تر
هر چه قدر هم که نسبت به برنامههای فرهنگی و دینی وقت گذاریم، جای مناجات و سخن گفتن با خدای بزرگ و نیز قرآن خواندن را نمیگیرد. ارتباط با خداوند، چیزی نیست که بتوان به خاطر مشغلهها و کمبود وقتها از آن گذشت. سهم قرآن کریم و مناجات را از برنامه هایمان صفر کنیم.
جمع بندی علمی سال گذشته
یکی از اشتباهات علمی ما این است که با وجود آنکه برای بحثی زمان زیادی صرف کردهایم، اما بدون ثبت آن و یا رساندن به نتیجه مطلوب، به آینده واگذارش میکنیم و این آینده گاهی آن قدر دیر میرسد که چیزی از آنچه اندوخته بودیم، در ذهنمان نمیماند. پیشنهاد ما این است که در چند محور مباحث علمی خود را جمعبندی نمایید تا ماندگاری و استفاده بیشتری داشته باشد.
محور اول: سؤالات علمیای که خوب تحلیل نشده
مسیر علم و معرفت، از سؤال می گذرد اما خیلی وقتها منطق سؤالات ما و سؤالاتی که می شنویم، تحلیل نشده و همین موجب میشود به سوی پاسخ حرکت نکنیم و این سؤال و شبهه تنها نقش آزاردهندگی داشته باشد. سؤالات خود را خوب یادداشت کرده و ببینید پرسش اصلی آن چیست و استدلال پنهان آن کدام است. مگذارید با فضای علمی مه آلود از شبهات وارد سال جدید شوید.
محور دوم: درسهایی که فهمیده نشده
مروری بر کتابها و جزوات خود بیندازید و ببینید کدام بخشها نیازی به بررسی مجدد نداشته و کدام بخشها را بهتر است در فرصتی دیگر مرور مجدد نمایید. درک نقاط ضعف و قوت علمی موجب میشود بتوانید برنامهریزی بهتری داشته باشید.
محور سوم: یادداشتهایی که به نتیجه نرسیده
خیلی اوقات در مورد موضوعاتی که به آنها بیشتر علاقهمند هستیم، یادداشتی بر میداریم. پیشنهاد ما مرور روزنامهای همه این یادداشتهاست. شاید از میان همه آنها، منظورتان را از برخی یادداشتها به یاد نیاورید و اهمیت برخی دیگر هم برایتان رخت بربسته باشد؛ اما گاه در میان آنها نکاتی مییابیم که میتواند آغازی بر تحلیلهای تازه باشد.
محور چهارم: کتابهایی که بررسی نشده
وقتی کتابی را امانت (عاریه) میگیریم، بسیار خوب برای مطالعه کردنش برنامهریزی میکنیم. اما دقت کردهاید وقتی کتابی برای خود خودمان شود، آن قدر خیالمان راحت شده است که ممکن است هیچ وقت آن کتاب را نخوانیم. شاید بتوان این اتفاق ناجالب را با مرور عنوانهای کتابخانه خودمان، مرتبکردن کتابها و لیستبرداری از کتابهایی که باید در اولویت اول و دوم و سوم و چهارم بخوانیم، جبران نماییم.
به امید نقطه عطفی برای سال معنوی زیباتر.