تحلیلی درباره مسئله جبر و اختیار ، عدل الهی و جبرهای بررسی و ادعا شده در روانشناسی

حجت حاجی کاظم – مهر ۹۲

ابهام کجاست؟

روشن ترین ابهام درباره اختیار انسان و اینکه آیا می تواند خودش سرنوشت خود را تعیین کند یا خیر، به تأثیر عوامل دیگر (مثل عوامل محیطی، وراثت و …) در انتخاب انسان بر می گردد. طرح مسئله جبر و اختیار به این خاطر است که بدانیم آیا انسان می تواند مسئول اعمال خویش باشد؟ و آیا تکلیف سپردن به انسان در وسع او و در نتیجه، عادلانه است یا خیر؟

در روانشناسی گاهی برخی نظریه ها (که البته غیر قابل اثبات مطلق است) وجود دارد که می گوید تمامی رفتارهای انسان فقط و فقط تابع بیرون او و پیش فرض های قبلی درونی اوست. (که البته تعیین آن پیش فرض ها نیز آنچنان دست او نبوده است) اصولا یکی از پایه های ورود به روانشناسی این است که انسان ها در شرایط مساوی با روحیات مساوی، واکنش های تقریبا مشابه دارند. دقیق یا نادقیق بودن این پیش فرض مورد نظر نیست بلکه مسئله این است که این پیش فرض،‌ احتمال مجبور بودن مطلق انسان ها را بالا می برد.

برای بیان ایده ای که به نظر ما دیدگاه اسلام درباره جبر و اختیار و سرنوشت انسان است،‌ کافی است قبول کنیم گاهی و گاهی ممکن است یک انسان بتواند در مقابل همه جبرهای محیط و وراثت و … بایستد و بگوید: نه. اگر کسی این قدر را هم قبول ندارد،‌ باید بحث های اثبات اختیار را مطرح نمود و در نهایت به شهود و احساس درونی انسان ها ارجاع داد که البته اینجا فرض می کنیم این مقدار از اختیار برای مخاطب ثابت شده است. پس ابهام ما در اینجا،‌ کم بودن میزان اختیار انسان نسبت به جبرهای محیطی است.

به چند نکته در حل این موضوع اشاره می نماییم:

۱-    اسلام تاثیر عوامل محیطی را نه تنها رد نمی کند،‌ بلکه گاه فراتر از روانشناسی و … در این مورد توصیه داشته و لذا آنها را قبول دارد. (برای نمونه،‌ تاثیر پدر و مادر و نوع بارداری)

۲-    تنها تفاوت اسلام با گفتمان رایج دانش روانشناسی در این موضوع آن است که اسلام بر پیش فرض امکان در دست گرفتن سر نوشت انسان توسط خودش و بلکه بایدهای این کار تاکید دارد اما روانشناسی در هر نظریه خود، گویا بر پیش فرض امکان پیش بینی رفتار انسان تاکید می کند. البته اسلام امکان پیش بینی و ویژگی های مشترک انسان ها را رد نمی کند اما می خواهد با بایدها و نباید ها و طرح امکان های معرفتی فرا مادی حقیقی مثل قیامت و … ، او را به سوی تغییر جبرهای زندگی اش سوق دهد.

۳-    حال که ابهام عدم توجه به عوامل محیطی را پاسخ دادیم، سوال دیگری اینجا تولید می شود و آن اینکه در میان این جبرهای و گاه اختیارها، چگونه خداوند و به تبع آن گفتمان دینی می خواهد در مورد انسان قضاوت کند؟ چگونه خداوند عادل می خواهد به عمل کسی که گاه از روی اختیار و گاه از روی جبر عمل کرده امتیاز و رتبه ای دهد؟ ما این سوال را با طرح نظریه «کسر و نسبت ارزش انسان» که از متن دین فهمیده شده است توضیح خواهیم داد.

نظریه «کسر و نسبت ارزش انسان»

به نظر می رسد بر اساس ادبیات دینی،‌ داشته ها و اثرات آنان هرگز ملاک ارزیابی نیستند. بلکه دقیقا لحظاتی که می توانی انتخاب بهتری داشته باشی، محل ارزیابی و البته رشد تو خواهند بود. با اندکی مسامحه می توان فرمول ذیل را ارائه کرد:

بنابراین ممکن است کسی با ۱۰۰۰ واحد رشد معنوی حقیقی، ارزشی معادل همان کسی داشته باشد که در محیط و شرایط دشوارتر، ۱ واحد دستاورد و رشد معنوی داشته است. البته از نظر عقلی روشن است که این ارزیابی با ملاک های خشک بشری ممکن نیست و تنها و تنها کسی می تواند در مورد آن قضاوت کند که بر دل های همه انسان ها تسلط کامل دارد. (یحول بین المرء . قلبه) ضمن اینکه این بحث مجوز عصیان و گناه کسی نخواهد بود چرا که هیچ کس واقعا نمی داند در کجای هندسه داشته ها قرار دارد.

اگر بپرسید خب چرا خداوند به آن ۱۰۰ واحد داشته داد و به این یک دهم واحد؟ خواهم گفت: چاره ای نبوده که برای رشد در دنیا، امکان تاثیر آدم ها بر رشد یکدیگر داشته باشیم و این شرایط حیات دنیاست و البته حتما بهترین راه بوده است. ضمن اینکه شاید خداوند برای هر آدم، ارزیابی ای از شرایط بهینه برای هر آدمی داشته است. یعنی گویا خداوند به هرکس آن قدر شرایط داده است که امکان فراهم شدن بهترین نمودار رشد و بهترین نتیجه کسر حاصل شود. نحوه و میزان آن را نمی دانیم اما همین احتمالش کافی است. (البته دلایل مفصل درون دینی برای آن داریم)

اگر سوال شود که کسر رشد آن کسی که یک واحد رشد یافته چه می شود، خواهیم گفت: اولا مراحل بسیاری بعد از دنیا نیز برای رشد وجود دارد و ثانیا گویا خداوند برای آنان بسته های جبرانی در دنیا و آخرت در نظر دارد.

در این نوشتار تلاش داشتم هرچه خلاصه تر به این موضوع بپردازم تا جان کلام، کوتاه بیان گردد. از خوانندگان محترم تقاضا می شود اگر نقطه ای دارای ابهام زیادی بود،‌ منتقل فرمایند.

دیگر مطالب مسئله جبر و اختیار و تفاوت انسان ها

 

تحلیلی درباره مسئله جبر و اختیار ، عدل الهی و جبرهای بررسی و ادعا شده در روانشناسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اسکرول