به قلم: حجت الله حاجی کاظم
این مطلب در نشریه پرسمان (نشریه مشاوره ای نهاد دانشگاه ها) شماره ۳۲ و ۳۳ منتشر شده است. برای دریافت اسکن نشریه، روی تصویر ذیل تقه نمایید:
متن نوشتار:
شاید بتوان مهم ترین راهکار ارتقاء فرهنگ ازدواج را، آموزش و مشاوره دانست. این آموزشها، تنها برای انتخاب شریک زندگی نیست؛ بلکه کمک مینماید به اینکه: قول و قرارهای سازنده با همسر آینده طراحی نمایید؛ نقاط فراز و فرود زندگی را از قبل پیشبینی کنید و نیز نگران اینکه تلاش خود را به کار نبستهاید نباشید.
مسئله از کجا آغاز می شود؟
وقتی هنوز درسم تمام نشده، جواب خواستگار را چه گویم؟ خواستگارهای خوبی که الان دارم، بعد از فارغ التحصیلی بیشتر میشوند یا کمتر؟ اگر ازدواج کنم، میتوانم درس را ادامه دهم یا پرونده تحصیلاتم را باید مختومه اعلام نمایم؟ چگونه ممکن است هم ازدواج کرد و هم درس خواند؟ اینها سوالات بسیار رایج امروز دختران است و هرچه سطح تحصیلات متوسط جامعه افزایش مییابد، این سوالات جدیتر و چالش انگیزتر خواهد شد.
درس خواندن، موجب افزایش فرصت اندیشیدن و افزایش درک اجتماعی میشود و فرصت بروز استعدادها را فراهم مینماید. خانوادهها تحصیل را امتیازی مثبت در ازدواج میدانند. از سوی دیگر با افزایش میل به تنها زیستن (که با سبک زندگی خوابگاهی تقویت می شود) درس خواندن، به دستاویزی برای بروز بیشتر میل به تجرد تبدیل شده است. از سوی دیگر، ازدواج با ایجاد زمینه رشد در مکانیسم الهی خود به وسیله خوشی ها و تلخی های زندگی، انسان را به پا نهادن در مسیری یاری مینماید که ظرفیت آن، ایجاد امکان همراهی زوجین در دنیا و آخرت خواهد بود. چنین امر خطیری آن قدر اهمیت دارد که میتوان به خاطرش بسیاری از فرصتهای ظاهری را نادیده گرفت. هرچند اگر اصل ازدواج در خطر نباشد، میتوان گاهی به دلیلی موجه آن را به تاخیر انداخت. اما کی و چگونه؟
جوان نسبت به ناموفق نبودن ازدواج خود ترس معناداری داشته و گاه تلاش مینماید با تاخیر آن، فرصتهای خویش را افزایش دهد اما آیا جوانتر بودن و انعطاف روحی بیشتر داشتن، امتیاز بزرگی برای رضایت بهتر از زندگی نیست؟ برخی خانوادهها هم که اصرار بر اتمام همه تحصیل قبل از ازدواج دارند و احساس میکنند جایگاه اجتماعی خانواده آنها اجازه نمیدهد فرزندشان هنگام ازدواج دانشجو باشد. به این نکته توجه کنیم که برنامهریزی کردن برای زندگی شاد و الهی، نیاز به رهایی از دلایل ضعیف و توجیههای سطحی دارد و لازم است تک تک اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را در این راستا اولویت بندی نماییم.
چه راههایی وجود دارد؟
باید در میان سه راه انتخاب کرد: ۱- در این مقطع فقط درس بخوانید. ۲- در این مقطع فقط ازدواج کنید. (و درس را رها نمایید) ۳- در این مقطع ازدواج نمایید اما برای درس خواندن در کنار زندگی برنامه استواری داشته باشید. راه دوم از بحث ما خارج است و تنها یک توصیه در مورد آن: اگر به درس خواندن علاقهای ندارید، همه عرصههای علم آموزی را رها نکنید. رها کردن روحیه آموختن میتواند موجب محروم شدن شما از یادگیری نکات ضروری حین زندگی شود. به مهارت آموزی بپردازید یا از آموزشهای راه دور و دانشگاههای مجازی استفاده کنید.
فعلا درس بخوانم یا ازدواج کنم و درس بخوانم؟
۱. تلاش کنید مقاطع پرحجم تحصیل (مثل کنکور) را قبل از ازدواج پشت سر گذارید.
۲. اگر با درس خواندن ممکن است «خواستگار داشتن» را از دست بدهید، ازدواج را انتخاب کنید. چرا که در اهمیت ازدواج تردیدی نیست. نکته دیگر اینکه جوانهای علاقهمندتر به زندگی، زودتر برای ازدواج اقدام میکنند. (هرچند باید بررسی کرد که به بلوغ اجتماعی و عاطفی رسیده باشند) بنابراین هر برنامه ای که در نظر دارید، بهار جوانی را به دست خود رها نکنید.
۳. اگر دیدگاه خواستگار شما، خانواده او و تاحدودی خانواده خودتان این باشد که میتوان زندگی کرد و درس هم خواند، میتوانید با دلگرمی بیشتری ازدواج را انتخاب کنید. اگر زمینههای چنین نگاهی را در خانوادههایتان نمیبینید، با این احتمال که «ممکن است با ازدواج نتوانید درس را ادامه دهید» تصمیم بگیرید.
۴. زندگی کردن و درس خواندن، شیرینیهای خود را دارد. در کنار همسر درس خواندن و کمک به رشد علمی یکدیگر، بسیار زیباست اما ببینید بر سر چنین ایدهای که ممکن است گاه موجب کاهش اوقات فراغتتان نیز گردد، با هم توافق دارید یا خیر.
۵. نیازهای عاطفی و روحی همسر (مرد و زن) بر درس و کار و … اولویت دارد. شاید لازم باشد زمانی خیلی راحت به خاطر همسرتان در کلاسی شرکت نکنید یا در جلسه امتحانی حاضر نشوید و خلاصه همسرتان برایتان خیلی مهمتر از موفقیتهای ظاهری باشد. (هرچند ازدواج به علم آموزی کمک بسیاری مینماید) ببینید آیا چنین روحیه ای دارید؟ اگر نمیتوانید چنین رویکردی داشته باشید، ممکن است درس به زندگی شما لطمه زند. (البته حق این است که موفقیتهای ظاهری درسی، برای شما بر رعایت حال خانواده ترجیح نداشته باشد.)
۶. اگر به خواستگار خود علاقه قبلی دارید، نکات بیان شده برای تصمیمگیری شما کافی نیست و باید از نکات مشاورهای تخصصیتر استفاده نمایید. یکی از دلایل آن این است که در چنین مواردی، دختران و پسران نمیتوانند ارزیابی منصفانه و دقیقی از شرایط داشته باشند و امکان اتخاذ تصمیم نادرست وجود خواهد داشت که البته با پیگیری مشاورهای قابل تحلیل خواهد بود.
سبک زندگی درس و زندگی
افزایش سطح تحصیلات در جامعه، یکی از عوامل مهم افزایش سن ازدواج و کاهش قدرت تحمل زوجین است. میخواهیم طرحی برای اصلاح سبک رایج ارائه نماییم که در آن میان رشد علمی و اجتماعی و نیز نقش همسری و مادری جمع گردد. همان که در زبان ما معروف است به: «ز گهواره تا گور دانش بجوی». این سبک زندگی را در روش بسیاری حوزویان امروز نیز میتوانیم بیابیم: «ارتباط مستمر (هرچند تدریجی) با علم در کنار زندگی»
مانع اصلی بر سر این راه، آن است که چنین روشی در جامعه آنچنان پذیرفته نشده است. بسیاری، تحصیل را وسیلهای برای درآمد و رفاه میدانند و گویا همه شیرینی زندگی را خلاصه در کار کردن و درآمد بالا دانستهاند؛ در حالی که عرصه عملی، شیرینی را تنها وابسته به سطح درآمد نمییابد. بسیاری از همسران موفق، هر دو، بخشی از زمان خود را برای تکمیل تحصیلات خود صرف مینمایند (که البته چنین مواردی نیاز به بررسی مشاورهای بیشتر دارد.)
در ادامه، راهکارهایی برای نزدیک شدن به این سبک پیشنهاد مینماییم.
برای عملیاتی کردن سبک زندگی تحصیل و زندگی چه کنیم؟
۱. زن و مرد، هر دو باید رشد علمی نمایند و رشد علمی را در درجه اول برای خوبتر زندگی کردن دنبال کنند. این نگاه را درک کنیم و خواستگاری که آن را باور داشته باشد انتخاب نماییم. (شیوه کشف باورهای خواستگار را از مباحث مشاورهای مرتبط با جلسات خواستگاری و تحقیق دنبال نمایید.)
۲. همراهی و درک خانوادههای شما به ویژه خانواده خواستگارتان میتواند کمک بزرگی در مسیر این سبک باشد. اگر با درک خانواده خود مشکل دارید، میتوانید بین یک تا چند ماه به طور کاملا غیر مستقیم (مثلا با بیان خاطره) آنان را از مشکلات تجرد و ازدواجهای شیرین دانشجویی آگاه کنید.
۳. هر ازدواجی به آموزشهای مهارتی نیاز دارد. این اصل در مورد ازدواج جوانانهتر، اهمیت بیشتری خواهد داشت. آموزشها را دنبال کنید.
۴. تشریفات ازدواج را از سوی خانواده خود حذف نمایید و با شرایط همسرتان مدارا نمایید تا همسرتان نیز در مورد نیازها و شرایط خاص تحصیلی شما به راحتی و با علاقه بیشتری همکاری نماید. میتوانید جشن عقد را در مراسم ازدواج دانشجویی در نظر بگیرید. اگر برای تشریفات زندگی سخت بگیرید، زمانی برای درس خواندن برایتان باقی نخواهد ماند. این گذشتها، به خاطر ارزش «علم آموزی» است.
۵. سعی کنید پس از عقد، مراسم عروسی را تا زمانی که حجم درسهایتان کاهش یابد (دو سه سال) به تاخیر بیندازید. این روش کمک مینماید علاوه بر تجربه شیرین دوران عقد، شناخت بیشتری از همسر پیدا کرده و مهارتهای بهتر تعامل کردن با او را بیابید. البته این موضوع در صورتی ممکن است که خانوادهها نیز مخالفت اساسی با آن نداشته و حاضر به همکاری در این مورد باشند. درباره مدت تقریبی عقدبسته بودن و همکاری در رفت و آمد، باید خانوادهها قبل از «بله گفتن»، توافقهای حساب شده داشته باشند.
۶. در چند ماه اول ازدواج، دو طرف ممکن است دچار به هم ریختگی در برنامهها شوند. این موضوع در خانمها ظهور بیشتری دارد. پس اندکی افت تحصیلی در این دوران امری طبیعی است و به امید خدا در ادامه جبران خواهد شد.
7. همسر خود را به هنگام کمک وی در کارهای خانه، تشویق کنید و همیشه بگویید که اتکای درس خواندنتان اوست. این ابرازها تاثیرات خوبی در همکاری و روحیات وی خواهد داشت.
۸. مواقعی که همسرتان حضور ندارند را به درس اختصاص دهید.
۹. قرارتان بر این باشد که تا زمان سپری کردن مراحل پر حجم تحصیلی، بچه دار نشوید. با حضور فرزند در زندگی هم درس خواندن ممکن است اما کمی دشوار خواهد بود. نکات درس خواندن با حضور کودک، نیاز به مجالی دیگر دارد.
۱۰. توجه نمایید که با ازدواج، نیازها و مسئلههای زندگی افزایش مییابد اما توان شما نیز به طور قابل ملاحظهای افزون میشود و چنین تغییر توانی، بخشی از یاریهای ربوبی خداوند است. همیشه روی عنایت حق حسابی باز نمایید.