نقدی بر: بهتر نبود پسوند اسلامی را به آخر جمهوری و بانکداری و … نمی چسباندیم؟

به قلم: حجت حاجی کاظم

در پاسخ به مطلبی که برای جلوگیری از نوشته شدن اشتباهات ما به پای اسلام، پیشنهاد کرده بودند نام اسلام را این قدر نمی آوردیم و حتی نام فرزندانمان را نام های اسلامی نمی گذاشتیم که …

می خواهم در مورد یک ادعا که درباره آن قبلا اندیشیده ام سخن گویم: «اینکه نام و ظاهر اسلامی را کاهش دهیم تا اشتباه ما به پای اسلام و خدا گذاشته نشود.» این ادعا گاهی در ساختار جامعه، تیپ و نام اشخاص، ادعاهای آدم ها و … متجلی می شود.

index

ما دو جهت گیری متقابل داریم:

۱- از نام های اسلامی، ظاهر اسلامی، نمادهای اسلامی، شعارهای اسلامی و … استفاده کنیم که این کار آفتی دارد و این آفت را همه درک می کنیم آن هم این است که اشتباهات ما را به نام اسلام عزیز می گذارند. این آفت، یک واکنش ناخودآگاه روانشناختی است و حرف خودساخته ای الزاما نیست. ضمن اینکه آنچه غایت و هدف اصلی است، اسلامی بودن عملکرد است و نه ظاهر. اینکه روایاتی داریم با این مضمون که ادعا نکنید شیعه ما هستید. نهایتا بگویید محب ما هستید و …

۲- در مقابل، می بینیم که در توصیه های دینی به ظواهر اسلامی هم توجه غیر قابل چشم پوشی ای شده است. موضوع حفظ شعائر، تاکید بر گذاشتن نام معصومین بر فرزندان، مومن خطاب کردن یکدیگر در جامعه اسلامی، زنده کردن نام (حتی همان نام ظاهری) خداوند و اهل بیت ع در محیط های مختلف (فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اَللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اِسْمُهُ ﴿النور، ۳۶﴾)

در برابر این دو دسته باید چه کرد؟

نظر این حقیر آن است که ما همیشه باید ظاهری جلوتر از باطن خود داشته باشیم و نه ظاهری عقب تر از باطن. دلایلم را عرض می کنم و بعد نحوه حل آن اشکالی که آقای به آبادی در مورد بدنام شدن دین فرمودند، سخن می گویم.

علت آن این است که:

۱- روشن است که ظواهر دینی موجب تاثیر روانشناختی بر عملکرد خودآگاه و ناخودآگاه آدم ها نسبت به دین و حق می شود. روشن است که وقتی گفتیم هر ظاهری حس می کردی بهتر است همان را بگیر، آن وقت مقدمه می شود که حس کند چه اشکالی دارد در عبادات و دستورات دینی و مثلا حکومت داری و اقتصاد و … هم همین رویه را دنبال کنند و …

۲- از نظر نقلی، روایات و آیاتی که تاکید بر حفظ ظاهر اسلامی دارند، آن قدر زیاد هستند و آن قدر تبصره هایش کم است که نمی توان رهایشان کرد:
– در مورد نام اسلامی نهادن
مَن وُلِدَ لَهُ اَربَعَهُ اَولادٍ وَ لَم یُسَمَّ اَحَدَهُم بِاسمی فَقَد جَفانی
هر که چهار فرزند برای او متولد شود و یکی از آنها را به نام من نگذارد در حق من جفا کرده است(عده الداعی- ص ۷۷)
وَ فیِ الخجر اَنَّ رَجُلاً یُؤتی فی القیامهِ وَ اسمُه مُحَمَّدُ، فَیَقُولُ الله لَهُ،مَا استُحییتَ اَن عَصَیتَنی وَ اَنت سَمِیُّ حَبیبی،وَ اَنَا اَستَحیی اَن اُعَذِّبُکَ وَ اَنتَ سَمِیُّ حَبیبی
روایت شده که در روز قیامت مردی را می آورند و نامش محمد است.از طرف خدا به او خطاب می شود که از من شرم نکردی و مرا معصیت کردی در حالیکه همنام حبیب من- رسول الله- بودی و من امروز شرم دارم که تو را عذاب کنم در حالی که هم نام حبیب من هستی(مسترک الوسائل- جلد ۱۵)

– در مورد ظاهری شبیه به ظاهر اهل ایمان داشتن:
(بحار الأنوار (ط – بیروت) / ج‏۷۳ / ۱۱۹ ) سَرِّحْ عَلَى حَاجِبَیْکَ وَ قُلِ اللَّهُمَ‏ زَیِّنِّی‏ بِزِینَهِ أَهْلِ التَّقْوَى ثُمَّ تُسَرِّحُ لِحْیَتَکَ … که در مورد آراستگی ظاهری، بر شبیه شدن به تیپ اهل تقوی (قاعدتا منظورش اهل تقوای عصر است) تاکید دارد.

– در مورد نشانه های اختصاصی شیعیان را داشتن:
اینکه انگشتر در دست راست را نشانه شیعه بودن بیان کرده اند …

و بسیاری دیگر از دستورات دینی که به نظر حقیر، روح دستورات دین اسلام (اگر بی طرفانه به محتوایش بنگریم)، اهمیت اساسی ظاهر دینی داشتن است.اما در مورد این دغدغه مقدس که با عملکرد کسانی که ظاهر اسلامی دارند، اسلام بد معرفی می شود و مردم بسیاری از نعمت آن محروم می شوند و …

به نظر حقیر باید و باید توان قابل توجهی برای نشان دادن این نکته بگذاریم و به جای کاهش شدید ظواهر اسلامی، این را جا بیندازیم:

«اشتباه مرا پای مکتبم نگذارید. من اراده کرده ام که مسلمان واقعی باشم اما من هم اشتباه می کنم و ممکن است خیلی هم اشتباه داشته باشم. این دلیل بر نقص مکتبم نیست.»

و در جمهوری اسلامی، این نکته را که بارها توسط امثال امام خمینی ره گفته شده جا بیندازیم:

«ما تلاش می کنیم به سمت اسلام حرکت کنیم و هرگز ادعا نمی کنیم که به گرد پای آن هم رسیده باشیم. اما مردم ما با رای به جمهوری اسلامی تصمیم گرفته اند در حد توان خود در این کشور نگذارند قانون مخالف اسلام تصویب شود. همه پسوند های اسلامی ما هم یعنی عزم کرده ایم به سمت اسلام رویم.»

به نظر بنده، این راهی عقلانی، منطقی، عملی و مطابق با روح تعالیم دین برای کاهش آن آفت است.
سال ها مخالفان ما تلاش کرده اند بگویند برای حفظ اسلام، باید ظواهر و نام آن را تاقچه بالا بگذارید اما به نظر ما چنین ایده ای عقلانی نیست.

نقدی بر: بهتر نبود پسوند اسلامی را به آخر جمهوری و بانکداری و … نمی چسباندیم؟

یک نظر برای “نقدی بر: بهتر نبود پسوند اسلامی را به آخر جمهوری و بانکداری و … نمی چسباندیم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اسکرول