فیلم خاکستری، از جمله فیلم هایی است که بازهم در آن کسی مضطر می شود، خدا را می خواند اما جوابی نمی گیرد … آخرسر خودش می ماند و مبارزه با گرگ های گرسنه ای که باید با آنها بجنگد و احتمالا خورده شود.
مطلب مشابه این موضوع که قبلا نوشته بودیم:
بازهم فیلمی که پیشنهاد کرده انسان را تنها و بدون خدا فرض کنیم
تأسف بر تفکرات قفل و بسته تون.
شاید بهترین و با مضمون ترین فیلمی که دیدم همون فیلم بود.
همه اش ادعا هستید، در عرصه ی بحث های علمی توخالی هستید………………………………
دوست عزیز!
تفکر بسته را کسی دارد که در منشور تصورات و تحلیل های خود از جهان، مربی گری و حمایت های خداوند متعال را اصلا نمی بیند. تفکر بسته را کسی دارد که همه اتفاقات را ناشی از تصادف میان رویدادهای مختلف می داند و نهایتا گاه فکر می کند این تصادف گاهی در زندگی کسی روز و شب برایش بدبختی می آورد و فقط بدبختی می آورد و هرچه سعی می کند خوب باشد، روزگار با او بدتر می شود.
در مورد خوب و بد بودن و مضمون داشتن و نداشتن فیلم قضاوتی نکردم و شما در مورد چیزی که من در موردش قضاوت نکردم انتقاد کردید. این فیلم هم جنبه های مثبت و درس آموزی دارد. (به ویژه در مورد آن مرد ترسو که ناهنجاری داشت.) انتقادم به یک جنبه خاص از فیلم بود و شما اگر می خواهید متفکرانه تر به نقد دست بزنید، در مورد دقیقا همین جنبه که من نقد کردم سخن بگویید تا من هم از شما چیزی بیاموزم.
یک نکته دیگر اینکه همیشه احتمال می دهم اشتباه فهمیده باشم. اگر کسی بهتر فهمیده باشد و بتواند با دلیل استدلال کند، جای بررسی باقی است.