آیا استفاده از واژه «امام» برای غیر معصوم، تحریف در دین است؟

به قلم: حجت الله حاجی کاظم

اشاره: بحث های زیادی در مورد استفاده از واژه «امام» برای بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی شده است. بخشی از این بحث ها، نکات اجتماعی است. گفته اند اگر «امام» بگوییم، دشمن می ترسد و یا … . این سخن در صورتی قابل استفاده است که اول اطمینان داشته باشیم استفاده از این واژه، تحریف در دین نیست. به همین جهت، بخشی از هجمه ها با نگاه دینی و ادعای اینکه «امام» مختص معصوم است مطرح شده است. شبهات انجمن حجتیه بر این واژه، بر اساس همین نقد دینی می باشد.

در این مطلب می خواهیم بدانیم آیا استفاده از این واژه، مصداق بدعت و تحریف در دین است یا خیر.

این مطلب، تحقیقی است در پاسخ به سوال دوست عزیزم آقا کیوان عزیز.

مقدمه

برخی نام ها را می توانید برای دیگران هم انتخاب کنید. مثل نام «محمد». اما برخی نام ها را که بیشتر جنبه صفت و لقب دارند را نمی توانید برای دیگران انتخاب کنید. مثل «امیرالمومنین» که استفاده آن برای دیگران هم نهی شده است. لفظ «امام» که به بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی نسبت داده می شود، از کدام نوع است؟
با توجه به اینکه روایتی هم داریم که لفظ امام را بلندترین تعبیر دانسته است که اگر بزرگ تر از آن تعبیری بود، خداوند به اهل بیت (علیهم السلام) می داد، آیا استفاده از آن برای غیر معصوم درست است؟ فقال : لو علم الله أن اسما أفضل منه لسمانا به (تفسیر العیاشی ۱ : ۵۸)

روش تحلیل

با توجه به اینکه شبهه هربار با بیانی تازه بیان می گردد، چاره ای جز تحلیل دقیق تر موضوع نیست.

بهتر است لفظ «امام» را از سه جنبه بررسی نماییم:

  1. ‌منظور شرع از به کار بردن این کلمه چیست و آیا اصطلاح دینی این واژه فقط برای معصوم کاربرد دارد؟ آیا به کار بردن آن در مورد غیر معصوم، تحریف در معنای مورد نظر دین است؟
  2. ‌برداشت شیعیانی که در جامعه اسلامی مخاطب این تعبیر هستند چیست؟ آیا شنیدن این واژه در آنان ایجاد مفسده عقیدتی می نماید؟
  3. ‌نیت کسانی که این تعبیر را استفاده می کنند، چیست؟ آیا به دنبال تحریف دین یا … هستند؟

تحلیل

(پیشاپیش از اینکه مجبور هستم از برخی روش ها و واژگان تخصصی استفاده نمایم، عذرخواهی می کنم.)

الف) معنای واژه از نظر شرع

۱-    معانی برخی الفاظ دارای مراتبی است (به آن اصطلاحا مُشَکَّک (نسبی) می گویند).

برای نمونه، لفظ «ولی» از این نوع الفاظ است. در پایین ترین مراتب،‌ پدر، ولی کودک است، شوهر در مواردی ولی زن است، برخی مؤمنین ولی برخی دیگرند، در بالاترین مرتبه، (بالاتر از ولایت معصومین) تنها خداوند ولی است. آیه شریفه «والله هو الولی»، ولایت را در خداوند به طور مطلق حصر کرده است. اما «المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض»، معنای ولایت را به طور کامل گسترش داده است.

۲-    چند دلیل محکم بر مشکک (نسبی) بودن این لفظ می آوریم:
  • استفاده گسترده از تعبیر «امام» برای کسی که در نماز جمعی، پیشاپیش جماعت می ایستد در تعابیر شرعی استفاده . (توجه فرمایید که لفظ جماعت، به معنای نماز جماعت نیست. بلکه به معنای یک گروه و یک جمع است. لذا این اشکال که امام جماعت یعنی امام نماز جماعت، وارد نیست.) در انتهای مطلب، چهار روایت که در همه آنها لفظ «امام» به تنهایی برای امام جماعت استفاده شده است، به عنوان مستند در این زمینه آورده ایم.
  • استفاده از لفظ «امام» برای اشیاء دارای فضیلت بیشتر از میان همنوعان آن. روایتی، هر جنس از اشیاء را دارای امامی دانسته اند. این روایت امام زمین را زمینی معرفی کرده است که شیعیان در آن بخش زمین زندگی می کنند. (در انتهای مقاله اشاره شده است.)
  • دعای قرآنی ای که نشان می دهد تک تک مومنین در صورت احراز شرایط، می توانند امام جمعی از مومنین باشند. «و اجعلنا للمتقین اماما: ما را امام متقین قرار ده.» (فرقان-۷۴) روشن است که اگر امام جمعی از متقین شدن به طور نسبی ممکن نباشد، خداوند در قرآن کریم تمنای آن را توصیه نمی کند.
  • سیره عملی فقها و شیعیان نیز چنین بوده است که این واژه را منحصر در معصوم نمی دانستند. «امام موسی صدر» و «امام الخویی» از این موارد هستند.
  • مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی در «تجرید الاعتقاد» امامت را به عنوان «ریاسهٌ عامّهٌ» یعنی ریاست عمومی تعریف می‌کند. معنایی که مترادف با رهبری عمومی جامعه دینی است.
۳-    پاسخ به برخی از مهمترین شبهات در این محور
  • روایتی می فرماید: «اگر لفظی بالاتر و بزرگ تر از لفظ امام بود، خداوند آن را به ما اهل بیت نسبت می داد.» (متن کامل روایت، در انتهای مطلب آمده است.) آیا این روایت نشان نمی دهد که لفظ امام فقط شایسته معصوم است؟ پاسخ این است: روایت می رساند که هیچ لفظی به اندازه امام نمی تواند فضایل اهل بیت علیهم السلام را منعکس کند. اما نمی رساند که این لفظ در مرتبه پایین تر خود به دیگری قابل اطلاق نیست. همانند همان لفظ «ولی»

 

  • روایاتی که می فرماید روز قیامت سوال خواهد شد که آیا امامی غیر از امام مورد نظر خداوند برگزیدید؟ (متن روایت در انتهای مقاله) و نتیجه بگیریم که هیچ کس غیر از امام مشخص شده از سوی خداوند، امامی را نمی تواند برگزیند. پاسخ آن است که اگر امام معصوم مورد نظر روایت باشد، هیچ کس ولی فقیه و امام خویی و امام موسی صدر را به جای معصوم ننشانده است. اگر هر پیشوایی مورد نظر باشد، همه این بزرگواران، شایستگی پیشوایی عام داشته و امامان غیر الهی نخواهند بود.

 

  • روایاتی که در ذیل امامت حضرت ابراهیم (علیه السلام)، امامت را حتی از نبوت هم بالاتر دانسته اند. حال چگونه ممکن است امامت به غیر معصوم داده شود؟ (متن روایت، در انتهای مطلب) پاسخ: با توجه به دلایل دیگر که در این مقال بررسی شد، منظور از امامت در اینجا، بالاترین مرتبه امامت و امامتی است که رهبری تکوینی و دستگیری معنوی به اذن الهی را نیز شامل می شود.

 

۴-    نتیجه

واژه «امام»، مراتب مختلفی دارد و برخی مراتب آن در مورد غیر معصوم نیز که از جنبه ای پیشوای گروهی از مسلمانان است، قابل استفاده می باشد.

ب) برداشت مخاطبان از این لفظ

بحث قبلی بر مبنای معنای لفظ «امام» نزد شرع بود. اما نگاه دیگر، معنای لفظ از نظر مخاطب (عرف) است که این نیز گاهی نقش آفرین می باشد. در استفاده از الفاظ، باید توجه کرد که از ادای آن لفظ چه معنایی به ذهن مخاطبان آن لفظ می رسد. (این مورد را در اصطلاح، تبادر می گویند.) کسی که از لفظی استفاده کند، نسبت به معنایی که به ذهن مخاطب می رسد مسئول است. اختلاف معنای عرفی و شرعی، حدود ۸ حالت دارد که در اینجا ضرورتی به بررسی نیست. اگر عرف، لفظ شرعی را اشتباه بفهمد، باید ضمن استفاده از اصطلاح شرعی، توضیح هم داده شود که شبهه ایجاد نشود.

دلیل ما بر اینکه استفاده از لفظ امام از نظر معنای عرفی هم اشکال ندارد، این است که می توان ادعا کرد تقریبا هیچ و هیچ یک از افراد جامعه مذهبی، با به کار بردن لفظ امام،‌ برداشتشان اضافه شدن تعداد معصومین به ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ نفر نیست. (شاید به شوخی گاهی گفته شود اما هیچ کس در حقیقت برداشت افزوده شدن تعداد امام ندارد.)

این نکته توجه شود که در استفاده از این واژه باید حتما توضیح داده شود که منظور، غلو در مورد فقیه و … نیست. توضیح ندادن این نکات، گاهی موجب بی اعتمادی و تصور تحریف در دین می شود که به شدت ایجاد بدبینی می نماید.

ج) نیت کسانی که این تعبیر را استفاده می کنند.

تا جایی که جستجو کرده ایم، هیچ کدام از کسانی که در میان شیعیان لفظ «امام» را برای غیر معصوم به کار برده اند، نیت افزودن معصومین را نداشته اند. بر همه شیعیان روشن است که اگر کسی چنین نیتی داشته باشد، از زمره تشیع خارج می گردد.

در این میان با برخی کژسلیقگی ها در کنار هم قرار دادن نام و عنوان معصوم و فقیه، باید اصلاح گردد. این موارد بارها توسط خود فقها هم تذکر داده شده است که متاسفانه عده ای جاهلانه این تذکرات را بر تواضع حمل کرده و رعایت نمی نمایند.

نگاه کاربردی به این استعمال

جدا از اینکه چنین استعمالی تحریف در دین است یا خیر، آیا چنین استعمالی توصیه می شود؟ روشن شد این استعمال، تحریف در دین نیست. اما باید استفاده کرد یا خیر؟

روشن است که در عصر غیبت نیز امام عصر (ارواحنا له الفداء) همچون خورشید پشت ابر، شیعیان را رهبری می کنند. و از امامت ایشان ذره ای کاسته نشده است. اما بنا بر نظر خود حضرت و اینکه دشمنان حق بدانند تصمیمات شیعه در مشکلات دارای انسجام کافی است، رجوع به راویان حدیث که روایت را می فهمند (فقیه)، لازم و ضروری است. بنا بر باور ما، حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) به اصلاح اشتباهات این راویان، عنایت دارند. با توجه به مفهوم امت و امام، به ویژه در صورت پذیرش لزوم ولایت فقیه، استفاده از لفظ «امام»، می تواند این تفکر سیستمی شیعه و وحدت آن را به روشنی منعکس نماید. البته نباید یک موضوع را فراموش کرد. آن هم اینکه در کنار استفاده از لفظ «امام»، باید دلایل استفاده از آن را برای مخاطب توضیح دهیم تا مبادا تصور «غلو» و دفاع غیر منطقی از یک شخص پیدا نماید و بداند که غیر معصوم، ممکن است خطا کند و حتی امکان فاسد شدنش منتفی نیست. اما تا زمانی شرایط رهبری شیعیان را داشته باشد، می تواند نام «امام امت» را در طول امامت حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) به خود گیرد.

=================================================

روایات و آیات مورد استناد این مطلب

روایاتی که پیشوای نماز جماعت را مطلقا امام نامیده اند

اول

الوافی ؛ ج‏۸ ؛ ص۱۱۷۴
۷۹۷۲- ۳ الفقیه، ۱/ ۳۷۷/ ۱۱۰۰
قال رسول اللَّه ص‏ إمام القوم وافدهم فقدموا أفضلکم‏

دوم

الوافی ؛ ج‏۸ ؛ ص۱۱۸۰
التهذیب، ۳/ ۳۰/ ۱۸/ ۱ قال‏ سألت أبا عبد اللَّه ع عن إمام لا بأس به فی جمیع أمره عارف غیر أنه یسمع أبویه الکلام الغلیظ الذی یغیظهما [یغضبهما] أقرأ خلفه قال لا تقرأ خلفه ما لم یکن عاقا قاطعا

سوم

الوافی ؛ ج‏۸ ؛ ص۱۱۸۷
الکافی، ۳/ ۳۷۲/ ۷/ ۱ التهذیب، ۳/ ۲۶۵/ ۷۱/ ۱ عن أبی جعفر ع قال‏ لیکن الذین یلون الإمام منکم أولی الأحلام منکم و النهى فإن نسی الإمام أو تعایا قوموه و أفضل الصفوف أولها و أفضل أولها ما دنا من الإمام و فضل صلاه الجماعه على صلاه الرجل فذا خمس و عشرون درجه فی الجنه

چهارم

الکافی (ط – الإسلامیه) ؛ ج‏۳ ؛ ص۴۲۷
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ فِی قُنُوتِ الْجُمُعَهِ إِذَا کَانَ إِمَاماً قَنَتَ فِی الرَّکْعَهِ الْأُولَى وَ إِنْ کَانَ یُصَلِّی أَرْبَعاً فَفِی الرَّکْعَهِ الثَّانِیَهِ قَبْلَ الرُّکُوعِ.

روایتی که برای اشیاء نیز امامی از جنس خودشان معرفی می نماید.

الکافی (ط – الإسلامیه) ؛ ج‏۸ ؛ ص۲۱۳
وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ الْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْکُنُهَا الشِّیعَه

آیه ای که نشان دهنده نسبی بودن تعبیر امام است

وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً
و کسانى‏اند که مى‏گویند : « پروردگارا ، به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنىِ چشمان [ ما ] باشد ، و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان . »
﴿الفرقان‏، ۷۴﴾

روایتی که بالاترین لفظ را «امام» دانسته است.

بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج‏۲۵ ؛ ص ۱۰۴ و تفسیر العیّاشیّ ۱: ۵۸.
تفسیر العیاشی عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ‏ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قَالَ فَقَالَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّ اسْماً أَفْضَلُ‏ مِنْهُ‏ لَسَمَّانَا بِهِ‏

روز قیامت سوال می کنند آیا امامی غیر از امام مورد نظر خداوند برگزیدید؟

الکافی (ط – الإسلامیه) ؛ ج‏۳ ؛ ص۲۴۷
ثُمَّ قِیلَ لَهُمْ‏ أَیْنَ ما کُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‏ أَیْنَ إِمَامُکُمُ الَّذِی اتَّخَذْتُمُوهُ دُونَ الْإِمَامِ الَّذِی جَعَلَهُ اللَّهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً.

امامت حضرت ابراهیم (علیه السلام)

الکافی (ط – دارالحدیث) ؛ ج‏۱ ؛ ص۴۲۶

سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ- تَبَارَکَ وَ تَعَالى‏- اتَّخَذَ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ نَبِیّاً، وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ نَبِیّاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ رَسُولًا، وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ خَلِیلًا، وَ إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَهُ خَلِیلًا قَبْلَ أَنْ یَجْعَلَهُ‏ إِمَاماً، فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ الْأَشْیَاءَ، قَالَ: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» قَالَ: «فَمِنْ عِظَمِهَا فِی عَیْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ‏»»، قَالَ: «لَا یَکُونُ السَّفِیهُ إِمَامَ التَّقِیِّ».

آیا استفاده از واژه «امام» برای غیر معصوم، تحریف در دین است؟

4 دیدگاه برای “آیا استفاده از واژه «امام» برای غیر معصوم، تحریف در دین است؟

  1. با سلام و عرض خسته نباشید.
    با توجه به سخنان علامه طهرانی، بنده به عنوان یک مسلمان و شیعه دوازده امامی می توانم لفظ امام را برای آیت الله خامنه ای بکار ببرم؟
    با تشکر فراوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اسکرول