نکته دوم از ۱۰۰۱ نکته: تفکر و تعقل، انتظار الهی

حجت الله حاجی کاظم

زمان نوجوانی ما، معلم ها دوست داشتند ما را مطیع محض تربیت کنند.

دانش آموزی که فقط می آموزد. می آموزد حرف هایی را که دیگران از قبل در مورد آن تفکر کرده اند و سهم او، فقط حفظ کردن است.

اما خدای بزرگ، تقلید بدون تحقیق را، وصف دشمنان حقیقت می شمرد:

وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ :

و هنگامى که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید!» مى‏گویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مى‏نماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزى نمى‏فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروى خواهند کرد)؟!

(البقره : ۱۷۰)

عیب است. وقتی می خواهد اسیران رسم های جامعه را نقد کند، قبل از اینکه احتمال گمراه بودن پدران آنان را ذکر کند، احتمال عاقلانه نیندیشیدن آنها را مطرح می نماید.

نکته دوم از ۱۰۰۱ نکته: تفکر و تعقل، انتظار الهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اسکرول