حجت الله حاجی کاظم
زمان نوجوانی ما، معلم ها دوست داشتند ما را مطیع محض تربیت کنند.
دانش آموزی که فقط می آموزد. می آموزد حرف هایی را که دیگران از قبل در مورد آن تفکر کرده اند و سهم او، فقط حفظ کردن است.
اما خدای بزرگ، تقلید بدون تحقیق را، وصف دشمنان حقیقت می شمرد:
وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ :
و هنگامى که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید!» مىگویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مىنماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزى نمىفهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروى خواهند کرد)؟!
(البقره : ۱۷۰)
عیب است. وقتی می خواهد اسیران رسم های جامعه را نقد کند، قبل از اینکه احتمال گمراه بودن پدران آنان را ذکر کند، احتمال عاقلانه نیندیشیدن آنها را مطرح می نماید.