وقتی حتی دقت های حکم قصاص، مستت می کند

به قلم: حجت الله حاجی کاظم
اشاره: به نظر ما حرف های دین اگر حرف های خداست، باید عاقلانه ترین حرف ها باشد.

وگرنه جایی را در شناخت خویش به بیراهه رفته ایم.

یا در شناخت حکم خدا و یا جایی را در شناخت خود خدا.

تلاش خواهیم کرد در مورد برخی از احکام دینی تامل منصفانه و عاقلانه کنیم تا بتوانیم زیبایی هایش را بیابیم.

این مطلب، اولین موضوع در فلسفه احکام جزایی است.
================================

وقتی حتی دقت های حکم قصاص، مستت می کند

امروز در نماز، دلم در جوشش افتاد.

داستان جوشیدنم، تصویری بود از پای اعدام رفتن جوانی که یک انسان را کشته بود.


و قتل او را عمد تشخیص داده بودند و اجازه کشتن یا نکشتنش به عهده ولی مقتول افتاده بود.

آری. شبکه مستند سیما، خاطرات یک اتفاق مهم را از زبان یکی از شاهدان به تصویر کشیده بود.

این شاهد می گفت که از چهره و حرف های اعدامی ها مشخص بود که پشیمان هستند.

می گفت که وقتی آن دو جوان را آورده بودند، یکی از آنان تصویر مقتول را در دست داشت و اشک می ریخت و خانواده مقتول را قسم می داد که او را ببخشند.

یکی دیگر می گفت که پدرم گفته به کسی التماس نکنم و فقط یا فاطمه الزهرا و یا امام زمان بگویم.

لحظات آخر هم آن جوان، خواسته بود با نی خود دمی بنوازد و قاضی اجازه داده بود و اینگونه نوای نی او در محوطه پیچیده بود.

می گفت حتی ماموران و سربازانی که برای اجرای حکم آمده بودند، به خانواده های مقتولین التماس می کردند و برخی اشک می ریختند.

حتی نماینده دادگستری هم تلاش می کرد آنان بخشش را بر استفاده از حقشان ترجیح دهند.

این شاهد خودش ولی دم جوان اول بود.

از خانواده ای که ولی دم آن جوان دوم بودند، خواهش کرده بود ببخشند.

و به خاطر اینکه بخشش جوان دوم را ببیند، از خون قاتل فرزند خود نیز گذشتند.

و اکنون این دو جوان، خود را مدیون جامعه می دانستند.

 اما من منقلب شدم برای آنکه:

آن فضای نزدیک بودن به مرگ را در خاطرم گذراندم.

لحظاتی که حتی ممکن است آرزو کنی یک بار دیگر مزه پرتقال را بچشی و بعد بروی.
لحظاتی که حس می کنی خدا را باید از عمق دلت صدا کنی. لحظاتی که خود را با خدا تنها حس می کنی.

اما چیزی دیگر هم بود که مرا در نماز منقلب کرد. من به موضوعی توجه کردم که در سرتاسر آن مستند حتی اشاره ای هم به آن نشد.

 زیبایی حکم قصاص را دیدم. و این نکات را که:

۱.    قتل خطایی قصاص ندارد و فقط دیه تعلق می گیرد.

۲.    در قتل عمد، حق قصاص یا بخشش را به کارشناس نداده تا رومیزی و زیرمیزی، موجب جابجا شدن مرگ و زندگی انسان نشود. حق را به ولی دم داده اند که داغ دار است و عزیزش را به عمد کشته اند.

۳.    در قتل عمد، اسلام به شدت سفارش می کند دیه بگیر و ببخش و بگذار مدت کوتاهی زندانی شود و بعد از شرم عفو تو دیگر به سوی تجاوز نرود.

۴.    وقتی او بخشیده شود، چنان نسبت به جامعه احساس بدهکار بودن می کند که همین، نقطه ای برای تغییر و توبه او خواهد بود.

۵.    اما در حالتی که او را خانواده مقتول نمی بخشند و قصاص می کنند، چند نکته وجود دارد: اول اینکه به راستی خانواده ای که آنقدر داغ دیده که حاضر می شود دیه نگیرد و اعدام قاتل عمد فرزندش را ببیند، اگر حق قصاص نداشت، بعید نبود خودش دست به کشتن آن جوان زند و حتی در این راه عده ای دیگر هم کشته شوند. دوم اینکه از نظر ما، مرگ پایان حیات انسان نیست و کسی که اینگونه قصاص می شود، اگر توبه کرده باشد، این قصاص، موجب بالاتر رفتن درجات او خواهد بود. سوم اینکه نقش بازدارندگی این قصاص برای جلوگیری از قتل های بعدی در جامعه بسیار زیاد است و امنیت را برای جامعه تضمین می کند.

۶.   در فرهنگ ما، اجرای حکم به معنای توهین به شخصیت انسانی یا نادیده گرفتن زیبایی وجود آن انسان نیست. اجرا کننده حکم ما، اشک می ریزد و حکم را اجرا می کند. اشک می ریزد که چرا این قاتل کار را به اینجا رسانید، که ای کاش ولی دم او را می بخشید. و اشک می ریزد برای بخشش و غرق در رحمت شدن آن انسان. انسانی که برای حفظ حیات جامعه راهی جز این برایمان باقی نگذاشت.

البته ای کاش می شد بدون همین قصاص حیات جامعه نیز حفظ شود اما دنیا، دیار تزاحم است و باید بهترین تصمیم را گرفت.

نه مانند اروپای قرون قبل که به خاطر دزدی، حتی کودک دزد را بلافاصله اعدام می کردند (یا چین امروز) و نه مانند اروپای امروز که زندانهایش لبریز از آدم هایی است که قتل عمد کرده اند و اگر روزی به جامعه بازگردند، آنگونه قتل خواهند کرد که دیگر در دام قانون نیفتند.

و چه قدر حرف های اسلام غریب است. و چه قدر در شکر مسلمان بودن خود کوتاهی کردیم.

و چه قدر توهین ها به اسلام عزیز کردند به خاطر آنکه حرف هایش را نفهمیدند.

 

ای اهل اندیشه! قصاص، برای [جامعه] شما، مایه حیات و زندگانی است؛ تا آنکه [از ریختن خون دیگران] بپرهیزید.وَ لَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ ﴿سوره مبارکه بقره، ۱۷۹﴾

 

 

دوستانی که در مورد حکم قصاص نکته و نظر و یا سوالی دارند، نظرات خود را به یکی از آدرس های ذیل ارسال نمایند:
H.Hajikazem@Gmail.com
http://www.mighatemehr.ir
وقتی حتی دقت های حکم قصاص، مستت می کند

2 دیدگاه برای “وقتی حتی دقت های حکم قصاص، مستت می کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اسکرول