ایران از نگاه دوست خوب تانزانیایی ام علی سعید گوروگوسو

حجت حاجی کاظم

چند ماه قبل درحرم حضرت معصومه سلام الله علیها با ایشان آشنا شدم. یکی دو ساعت گفتگو کردیم که برخی از قسمت‌های این گفتگو را به صورت نقل به مضمون به حضورتان تقدیم می‌نمایم:

سؤالات بسیاری درباره ایران داشت. پرسید چرا با خارجی‌ها مثل غریبه رفتار می‌کنند؟ مگر همه ما مسلمان نیستیم؟ پس چرا به نگاه غریبه به من نگاه می‌کنند؟ گفتم ایرانی‌ها مردم با محبتی هستند اما اطلاعات کمی درباره نحوه برخورد با خارجی‌ها دارند. به همین خاطر است که گاه با تردید برخورد می‌نمایند.

Main-tanzania2

گفت وقتی برخی ایرانی‌ها درباره وضعیت درهم و برهم ارتباطات جنسی و مراکز فراوان آن در تانزانیا مطلع می‌شوند می گویند کاش کشور ما هم آنگونه بود. من می گویم شما نمی‌فهمید چه می گویید. نمی‌فهمید که این وضعیت، خوشایند نیست. نمی‌فهمید که در این وضع، مردان و زنان به یکدیگر متعهد نیستند. در تانزانیا بسیار کم دختری را که می‌خواهی با او ازدواج کنی پاک می‌یابی. اما ایران هم در این زمینه مشکلاتی دارد. برای مثال، اسلام دین سخت گیری نیست اما در ایران نسبت به خیلی چیزها بیش از حد سخت گیری می‌شود. مثلاً در مورد ازدواج، دختر و پسر خیلی دیر و سخت گیرانه ازدواج می‌کنند. چرا باید ازدواج حتماً بعد از درس و پول در آوردن باشد؟

من گفتم: اسلامی که ما می‌شناسیم، سخت گیر نیست. بلکه جامعه ماست که متاسفانه در اثر تهاجم سبک زندگی غربی به این سمت رفته است. (البته بنده معتقدم در انتخاب باید بسیار سخت بررسی کرد اما در مورد برخی شرایط ظاهری نباید سخت گیری مادی داشت. در اینجا فرصت توضیح دیدگاهم نیست.)

او گفت: تعجب می‌کنم چرا این قدر طلاق در ایران زیاد است؟

گفتم: وقتی سبک غربی جوان را به سمت تنوع طلبی پیش می‌برد، و وقتی تعهد اخلاقی جوانان ما به صبوری و تحمل اشکالات همسر کم می‌شود، و وقتی دائم زندگی خود را با زندگی اطرافیان و با شرایط ماهواره مقایسه می‌کنند، را حت تر گزینه طلاق را مطرح می‌کنند.

در مورد فتنه ۸۸ پرسید و گفت: من چند سال پیش در اخبار می‌دیدم بعضی ایرانی‌ها برای اعتراض به دولت اسلامی مکان‌هایی را آتش می‌زنند و منفجر می‌کنند. تعجب می‌کردم و به خود می‌گفتم مگر آن‌ها اسلام را دوست ندارند؟ پس چرا با حکومتی که به نام اسلام است، این طور مخالفت می‌کنند؟

برایش توضیح دادم که در آن مقطع نقش ماهواره‌ها در جو سازی علیه حکومت چه قدر بوده است. از نقش بی بی سی گفتم. باورش نمی‌شد که ماهواره بتواند این قدر در ذهن مردم اثر گذارد. به همین خاطر مجبور شدم اندکی درباره وضعیت هجوم ماهواره‌ها به تفکرات مردم بگویم.

باورش این بود که نام دموکراسی، وسیله ای برای حاکمیت آمریکا بر منافع کشورهای دیگر است. گفت در تانزانیا همه نوع مواهب طبیعی داریم اما از آن رو که دولت کشور وابسته به آمریکاست، آمریکا به راحتی هر چه می‌خواهد در جهت منافعش در کشور ما انجام می‌دهد. عاج‌های فیل را می‌برند و …

گفت در قم در کنار برادران مسلمان پاکستانی زندگی می‌کند و امیدوار است بتواند برای تحصیل در قم ماندگار شود.

برایش آرزوی توفیق نمودم و خداحافظی کردیم.

(البته اگر می بینید صحبت ها خیلی عمیق نبود، به خاطر این بود که همین را هم با عربی و انگلیسی دست و پا شکسته به سختی به هم می فهماندیم. ولی من کلاً سیاه پوست ها رو خیلی خیلی دوست دارم.)
ایران از نگاه دوست خوب تانزانیایی ام علی سعید گوروگوسو

2 دیدگاه برای “ایران از نگاه دوست خوب تانزانیایی ام علی سعید گوروگوسو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اسکرول