خاطرات و نکاتی از آیت الله بهجت

کرامت آیت الله بهجت رحمه الله از زبان یکی از اساتید (نقل به مضمون)

یک روز بعد درس از آیت الله بهجت (رحمه الله) سوالاتی فقهی و اصولی می پرسیدم. پس از اتمام سوالاتم، قبل از خداحافظی سکوتی کردم. ایشان پرسیدند؟ منزلتان کجا بود؟ گفتم: صفائیه. گفتند: پس فعلا نیاز به ماشین ندارید. تشکر و خداحافظی کرده و جدا شدم. در راه خیلی فکر کردم که این سخن ایشان […]

این کار به ختم احتیاج ندارد

آیت الله حاج مهدی شب زنده دار از قول یکی از دوستانشان نقل می کردند که به خاطر حل مشکلی، ختم ذکری گرفته بودند. وقتی به درس اصول فقه آیت الله بهجت رحمت الله علیه رفته بودند، آیت الله در حاشیه درس اشاره کرده بودند که حل شدن فلان کار به ختم نیازی ندارد. (خاطرم […]

نی ات را بشکن

یکی از دوستان نقل می کرد که سال ها پیش آیت الله بهجت به مسجد امام تهران تشریف آورده بودند و ما برای نمازشان رفته بودیم. می گفت من و برادرم به موسیقی علاقه مند بودیم و به طور حرفه ای نی می زدیم. این دوستمان در حالی که هنوز هم از این موضوع در […]

ثبت خاطراتی دست اول از آیت الله العظمی بهجت

استاد ما حجت الاسلام دکتر رسول مزروعی از شاگردان عاالم واصل آیت الله العظمی بهجت بوده اند. بسیاری دیگر از علما و مردم عادی نیز خاطراتی از ایشان دارند که به ویژه در فضای شهر مقدس قم، بسیار راحت تر می توان با برخی از این خاطرات شخصی مواجه شد. تلاش می کنیم به منظور […]

اخلاق عجیب آیت الله بهجت در نینداختن بار خویش بر دوش دیگران

استاد ما از قول فرزند آیت الله العظمی بهجت (رحمه الله) می گفت: (نقل به مضمون) زمانی بود که حال آقا خیلی بد بود. به طوری که حالشان بد شد و نمی توانستند حتی از جای بلند شوند و بایستند. ما در اتاق کناری بودیم. حتمی ما را صدا هم نکردند که کمکشان کنیم تا […]

اسکرول