در پاسخ به کسانی که تامل در فلسفه احکام را ممنوع می دانند.

به نظر می رسد همه عقول می توانند در مورد تاثیرات احکام تفکر کنند. اینکه فواید مسواک زدن را بیان کنیم، اینکه امام خمینی ره در کتاب سر الصلوه به حکمت هایی از نماز پرداخته اند که برخی اصلا در هیچ روایتی ذکر نشده و … عملکرد عجیبی نیست. تنها اینکه به نکاتی باید توجه شود.

۱- حق نداریم ساده انگارانه و سطحی با موضوعات برخورد کنیم.

۲- روشن است که نمی توان میزان هماهنگی احکام اسلامی با احکام غیر اسلامی را ملاک قرار داد بلکه احکام اسلامی در مدل نگاه اسلامی باید سنجش شود.

۳- نمی توانیم بگوییم نتیجه تفکر ما الزاما حکمت حقیقی و نهایی آن حکم است. فقط می توانیم احتمال دهیم و نکته اینجاست که همین احتمالات گاهی گره های فکری و عملی و شبهات را می گشاید.

۴- باید این تعقل منصفانه باشد. یادمان باشد که حق نیازی به توجیه های عجیب ما ندارد.

۵- البته نیاز به آشنایی کلی با روح اندیشه های دینی و آشنایی کلی با فضای آیات و روایات برای کاهش خطاها وجود دارد. البته نباید آن قدر در این مسئله وسواس کرد که منجر به تعطیلی تعقل گردد.

1375058733606985.png

کسانی که از ورود به تفکر در فلسفه احکام می ترسند، نگران هستند عقلانیت عظیم احکام در تعقل انسان ها خلاصه شود اما با نکاتی که عرض شد، چنین نگرانی ای جایی ندارد. به نظر می رسد منع از ورود به تفکر در فلسفه احکام، منجر به کاهش قدرت تحلیل و کاهش توانایی در تصمیم گیری به هنگام ایجاد تزاحم هایی که همه آنها در استفتائات نیامده می گردد.

منع از ورود به فلسفه احکام با تناقض های زیادی همراه است. یکی از آنها این است که تقریبا در بیشتر زمینه ها باید سکوت نمود و فقط با رساله توضیح المسائل پیش رفت. اگر کسی اندکی در فلسفه احکام تفکر نکند، برای اینکه آیا مثلا برای فلان جنس مخالف می تواند پیامک عاشقانه بفرستد یا خیر، باید حتما استفتا کند. برای اینکه جزوه خود را در فلان شرایط به ایشان بدهد یا نه باید استفتا کند و …

به نظر می رسد این نگاه با فرهنگ اهل بیت علیهم السلام هم بسیار فاصله داشته باشد.

مگر در توحید مفضل امام صادق علیه السلام مفضل را به کشف علت چگونگی آفرینش انسان دعوت نمی کنند؟آیا این هم دعوت به تفکر در فعل خداوند نیست؟ چرا نمی گویید هدف خداوند را که نمی توان کشف کرد؟ امام ع مواردی را هم که می فرمایند، به عنوان نمونه است.این ادعا را از بیان حضرت اثبات می کنیم:

امام صادق علیه السلام خطاب به مفضل، یکی از علت های به شک و کفر افتادن کافران را  جهل نسبت به حکت های مرتبط با خلقت می دانند. اگر با استدلال ضعف عقلی ما بخواهیم استدلال کنیم، اینجا هم باید بگوییم نباید در حوزه ای که عقل به طور کامل نمی تواند دستیابی داشته باشد وارد شویم در حالی که امام علیه السلام چنین چیزی را قبول ندارند. می فرمایند:

إِنَّ الشُّکَّاکَ جَهِلُوا الْأَسْبَابَ وَ الْمَعَانِیَ فِی الْخِلْقَهِ وَ قَصُرَتْ أَفْهَامُهُمْ‏ عَنْ تَأَمُّلِ الصَّوَابِ وَ الْحِکْمَهِ فِیمَا ذَرَأَ  الْبَارِی جَلَّ قُدْسُهُ وَ بَرَأَ  مِنْ صُنُوفِ خَلْقِهِ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ السَّهْلِ وَ الْوَعْرِ فَخَرَجُوا بِقَصْرِ عُلُومِهِمْ إِلَى الْجُحُودِ وَ بِضَعْفِ بَصَائِرِهِمْ إِلَى التَّکْذِیبِ وَ الْعُنُودِ حَتَّى أَنْکَرُوا خَلْقَ الْأَشْیَاءِ وَ ادَّعَوْا أَنَّ تَکَوُّنَهَا بِالْإِهْمَالِ لَا صَنْعَهَ فِیهَا وَ لَا تَقْدِیرَ وَ لَا حِکْمَهَ مِنْ مُدَبِّرٍ وَ لَا صَانِعٍ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یَصِفُونَ وَ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ (توحید المفضل ؛ ص۴۴)

از ترجمه نکردن روایت عذرخواهی می نمایم ولی فکر می کنم تا حدودی قابل فهم باشد.

ضمنا موضوع فلسفه فلسفه احکام موضوع بسیار مهم و گسترده ای است و در اینجا فقط اشاره ای کوتاه به آن نمودیم.

در پاسخ به کسانی که تامل در فلسفه احکام را ممنوع می دانند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

اسکرول