ادعا شده که صادق هدایت سی و هفت عیب رایج ایرانیان را در بوف کور آورده است.
واقعا اگر کسی این موارد را آسیب شناسی کرده باشد، قابل تقدیر است.
من هم برخی آثار صادق هدایت را خوانده ام اما با این طور قضاوت کردن او راجع به مردم سرزمینم موافق نیستم.
من با اینگونه برخورد کردن با اشکالات آدم ها و لجن مال کردن فضای ذهنی از یک جامعه متمدن و موحد، موافق نیستم.
اگر رگه های یک اشکال در یک آدم بود، اینگونه نشان دادن آن و قرار دادن او در فضایی ناامیدانه نسبت به اصلاح و خوشبختی، از ویژگی های یک نویسنده دلسوز دور است.
شاید من دارم در مورد او اشتباه می کنم اما آنقدر که من می فهمم، صادق هدایت نتوانست و نخواهد توانست اخلاق ایجاد کند.
خوشحال می شوم دوستان مخالف حتما اگر حس می کنند اشتباه می کنم، دلایلم را نقد کنند.
گویا صادق هدایت بر اساس دیدگاه های خود و برای عمل کردن به فلسفه خویشتن، خودکشی کرد تا الگوی طرفداران خود باشد.
اگر اشتباه می کنم، تذکر دهید.
البته باورم این است که هرکس سخنی برای آموختن داشته باشد باید آموخت اما وقت گذاشتن روی تفکرات کسی که شالوده پوچ گرایی نسبت ب زندگی دارد را نمی پسندم.